من امروز از حصار تنهایی خویش مینویسم من از غصه ها و دردها و آشوب هاے درونم مینویسم و از آن همه دلتنگی من از خنده هایم مینویسم که اشک شدند و از اشک هایم که قطره قطره چکیدند من هنوز همان قایق شکسته و بی بادبانم که دریا را در روشنی فانوس عشق تو می نگرم.
کلمات کلیدی:
کاش میشد عشق را تفسیر
خواب چشمان ترا تعبیر کرد
کاش میشد در خراب آباد دل
خانه احساس را تعمیر کرد
کاش میشد همچو باران بی دریغ
لحظه های سبز را تقدیر کرد
کاش میشد تا تمام عشق را
با تمام وسعتش تکثیر کرد
کاش میشد اشک را تهدید کرد
مدت لبخند را تمدید کرد
کاش میشد از میان لحظه ها
لحظه دیدار را نزدیک کرد
کلمات کلیدی: